علیعلی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
مسیحمسیح، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
سارهساره، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره
نی نی وبلاگم.نی نی وبلاگم.، تا این لحظه: 1403 سال و 6 ماه سن داره
بابا حسینبابا حسین، تا این لحظه: 1402 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
مامان زهرامامان زهرا، تا این لحظه: 1403 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

روزهای زندگی بچه های من

مامان گاهی عصبانی،،، اکثرا مهربون

شهر بازی قهرمانان مشهد

امروز مادر و مامان جون با هم رفتن حرم .آقاجون موند هتل و ما با هم رفتیم شهر بازی ..ساره جون اصرار بر سوار شدن تله کابین داشت ..(تبلیغش تو کل شهر بود..)من و ساره ترن هوایی را سوار شدیم اما بابا و پسرا نبودن که ازمون عکس بگیرن 😉هیجان داشت اما کم بود و گرون .(هر نفر ۷۰....کلا دو یا سه دقیقه بود ) بعد علی ماشین برقی سوار شد با من و مسیح با بابا(من فقط نشستم و علی رانندگی کرد .😍) بعد مسیح ماشین سوار شد .انگار یه کم ترسیده بود . و با خریدن پفیلا سسی ناراحتی پیش اومد .چون مسیح به هیچکس نداد . و علی جون هم بازی را که اصفهان دوست داشت بازی کرد...و چون زمانش ۱۰دقیقه بود همه ما یه کم فیض بردیم و آخر کار با عصبانیت علی از...
29 خرداد 1402

تصادف

سلام میوه های زندگیم....  پدر و مادر که باشی نگرانی داری... نگران سلامتی بچه هات...  البته سپردن همه امور دست خدا به آدم یه آرامش خاصی میده(بماند که گاهی شعور من آدم خیلی کم میشه و نگران😔 فرداها میشم)  پنجشنبه ۱۴٠۲/۲/۲۱بابا با همکاراش رفته بود کلار...(کـوه محدوده چهارمحال)..  عصر من و شما سه تا و مادر و خاله و سمیرا رفتیم دانشگاه (سر کار بابا) توت بخوریم.. قرار بودبعدش بریم دنبال بابا.....  نفهمیدم چرا یه لحظه غفلت کردم و ساره و سمیرا  رفتن وسط خیابون و مسیح به دنبالشون...... شنیدم ساره جون داد زد " مسیح نیا ماشین میاد". و بوق و صدای گزیه مسیح.....  بردیمش اورژانس الزهرا....
27 ارديبهشت 1402

عکس موضوعی

سلام دوباره.....  سال نو مبارک..... طاعاتتون قبول...  بچه های عزیزم سفر عید نوروز با دوستمون خانواده آقای کوهستانی رفتیم چابهار....(البته سه تا از روزه ها را خوردیم 🙁)  👇تولد ساره عزیز را ساحل لیپار گرفتیم.. دوستت دارم عزیزم... الهی همیشه شاد باشی و سلامت.  صدف های جدید پیدا کردن در ساحل لذت خاصی دارد.(آخرین روز دریا.. ساحل تک شاخ🤭 ...
27 فروردين 1402

عکس

👆مسیح و مادر منچ بازی میکنند.(۱۴٠۱/۱۲/۱۴یکشنبه)  👆پل مارنان... پنجشنبه ۱۴٠۱/۱۱/۲۷.. ناهار بردیم... آب رودخونه باز بود...  علی و مسیح و بابا شطرنج بازی میکنن..  👆گلپایگان.. جمعه۱۴٠۱/۱۲/۵.. تاش برای روشن کردن آتش.... وبرف بازی 👆همان گلپایگان.... 😍 👇عکس پروفایلی ساره جون... گلپایگان🤩 👆علی عزیزم.. که گلپایگان را برای خرید نان بابلو و عسل دوست داره...... ذوق کرده.... 😘 👆نوشته علی مهر بانم ۱۴٠۱/۱۲/۹ 👆وقتی داشتم برای علی املا میگفتم و مسیح کاملا یواشکی وسایل علی را برداشته و وسیله برقی میسازه🤗 👆کیک تولد من مادر... همسر عزیز زحمت کشیده بود...(۱۴٠۱/۱۱/۱۱)...
14 اسفند 1401