علیعلی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
مسیحمسیح، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
سارهساره، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
نی نی وبلاگم.نی نی وبلاگم.، تا این لحظه: 1403 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
بابا حسینبابا حسین، تا این لحظه: 1402 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
مامان زهرامامان زهرا، تا این لحظه: 1403 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

روزهای زندگی بچه های من

مامان گاهی عصبانی،،، اکثرا مهربون

تصادف

سلام میوه های زندگیم....  پدر و مادر که باشی نگرانی داری... نگران سلامتی بچه هات...  البته سپردن همه امور دست خدا به آدم یه آرامش خاصی میده(بماند که گاهی شعور من آدم خیلی کم میشه و نگران😔 فرداها میشم)  پنجشنبه ۱۴٠۲/۲/۲۱بابا با همکاراش رفته بود کلار...(کـوه محدوده چهارمحال)..  عصر من و شما سه تا و مادر و خاله و سمیرا رفتیم دانشگاه (سر کار بابا) توت بخوریم.. قرار بودبعدش بریم دنبال بابا.....  نفهمیدم چرا یه لحظه غفلت کردم و ساره و سمیرا  رفتن وسط خیابون و مسیح به دنبالشون...... شنیدم ساره جون داد زد " مسیح نیا ماشین میاد". و بوق و صدای گزیه مسیح.....  بردیمش اورژانس الزهرا....
27 ارديبهشت 1402

عکس موضوعی

سلام دوباره.....  سال نو مبارک..... طاعاتتون قبول...  بچه های عزیزم سفر عید نوروز با دوستمون خانواده آقای کوهستانی رفتیم چابهار....(البته سه تا از روزه ها را خوردیم 🙁)  👇تولد ساره عزیز را ساحل لیپار گرفتیم.. دوستت دارم عزیزم... الهی همیشه شاد باشی و سلامت.  صدف های جدید پیدا کردن در ساحل لذت خاصی دارد.(آخرین روز دریا.. ساحل تک شاخ🤭 ...
27 فروردين 1402

عکس

👆مسیح و مادر منچ بازی میکنند.(۱۴٠۱/۱۲/۱۴یکشنبه)  👆پل مارنان... پنجشنبه ۱۴٠۱/۱۱/۲۷.. ناهار بردیم... آب رودخونه باز بود...  علی و مسیح و بابا شطرنج بازی میکنن..  👆گلپایگان.. جمعه۱۴٠۱/۱۲/۵.. تاش برای روشن کردن آتش.... وبرف بازی 👆همان گلپایگان.... 😍 👇عکس پروفایلی ساره جون... گلپایگان🤩 👆علی عزیزم.. که گلپایگان را برای خرید نان بابلو و عسل دوست داره...... ذوق کرده.... 😘 👆نوشته علی مهر بانم ۱۴٠۱/۱۲/۹ 👆وقتی داشتم برای علی املا میگفتم و مسیح کاملا یواشکی وسایل علی را برداشته و وسیله برقی میسازه🤗 👆کیک تولد من مادر... همسر عزیز زحمت کشیده بود...(۱۴٠۱/۱۱/۱۱)...
14 اسفند 1401

لحظه های ناب زندگی

😍 نماز جماعت خوندن های خانوادگی.. البته مسیح فقط یه نماز به جماعت میخونه و دومی را ترجیح میده رو سر و کول مامان و باباش باشه🤗 علی هم که نگرانه که رکعت سوم را بلد نیست... میدونم که یاد میگیره. 🤩 👇بازی های بعد از مدرسه علی جون.  👇درس خوندن ساره مهربون... وقتی میخاد برا خودش از رو نقشه بگه و من نبینم  ...
28 دی 1401

برودت هوا

گلهای قشنگم سلام... الان ساعت ۷صبح شنبه ۲۴٠۱/۱٠/۲۴است و من دارم میرم مراقب آزمون..(بابا داره باهام میاد و برگرده.. بابا دور کاریه امروز)  دیروز هم مراقب بودم.... علی از چهارشنبه تا دیروز عصر هزار بار غر زد که من تنها نمیرم مدرسه، با همسایه هم نمیرم، بالاخره تصمیم گرفت تنها با اتوبوس بره...... ـ اما بعدش اعلام کردن که به خاطر سردی هوا مدارس اصفهان تعطیل🤕است.  الان از آذر تا الان کلی روزها مدرسه تعطیل بوده به خاطر آلودگی هوا، و الان دو روز هم برا برودت هوا و صرفه جویی در سوخت...  دلم میسوزه براتون..... ما قدر بچه گیمون را ندونستیم... نمیدونم چرا به ما دهه شصتیها میگن نسل سوخته😔ما چیزی کم نداشتیم. آب، سوخت، هوای تمیز&...
24 دی 1401

ادامه برف بازی

امروز پنجشنبه۱۴٠۱/۱٠/۲۲... فردا تولد حضرت زهرا (س) روز مادر است. به همین مناسبت اصفهان تله کابین صفه، شهر رویاها، رایگان بود... طهر ساعت ۲رفتیم شهر رویاها..... واقعا شلوغ بود و من اصلا حوصله شهر بازی نداشتم...... دیر بود..... یه کم برف بازی کردیدـ..  بعد اومدیم کوه صفه.... واقعا برف زیاد و زیبا بود.... نمیدونستم دیشب هم تو کوه برف اومده.... شلوغ بود..... برف بازی کردیم اما ساره بانو زیاد دوست نداشت و زود بنای غر غر گذاشت که بربم خونه.... انگار تنها بود....(علی و مسیح با هم حرف  میزنن و بازی میکنن و گاهی ساره جـون احساس تنهایی میکنه)  👇حسین آقا داره تلاش میکنه آتش درست کنه..  👇بازی بچه ها (قبل بد خل...
22 دی 1401