علیعلی، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
مسیحمسیح، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
سارهساره، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
نی نی وبلاگم.نی نی وبلاگم.، تا این لحظه: 1403 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
بابا حسینبابا حسین، تا این لحظه: 1402 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
مامان زهرامامان زهرا، تا این لحظه: 1403 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

روزهای زندگی بچه های من

مامان گاهی عصبانی،،، اکثرا مهربون

کوه صفه

1400/7/18 5:58
نویسنده : مادر خانه دار
111 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه صبح بابا گفت برای دوچرخه سواری هوا سرده .نزدیکی ظهر مامان جون زنگ زد که نذری پخته .تصمیم گرفتیم که برویم کوه صفه .اول نذری را گرفتیم و رفتیم .هوا عالی بود .یه کم باد اومد اما خیلی وقت بود که نرفته بودیم و بچه ها واقعا دلشون تنگ شده بود .مسیح کیف کرده بود و کلا چند وقته گیر داده بریم کوه صفه .

👇اینجا برای پفک که خریدن ذوق کردن .قبل از اینکه برویم بالا .

ساره عزیز فکر میکرد اینجا نمیشه و سخته نماز بخونی .من و حسین با همون یه کم آب چشمه وضو گرفتیم و سنگ برداشتیم و نماز خوندیم .البته ساره هم اومد و به جماعت خوندیم .،😍ساره گفت باورم نمیشه اینجابه این راحتی میشه نماز خواند..👇این عکس مال بعد نمازه.

کلی سرگرم شدن با چشمه آبها .حوض را می‌بستن و باز می‌کردن جریان آب را توی حوض ها می‌دیدن.👇

بعدش تصمیم شد یا کم بریم بالاتر .ساره جون دوست شعر کلاغ را توی برگهای پاییزی بخونه.ناراحت شد که چرا مسیر را عوض کردیم .همون مسیر اومدن برگ داشت🤗من هم همون را که خونده بود فرستادم .فقط صدایش بود و از کوه فیلم گرفته بود .قشنگ بود .( البته عصبانی شد ،اما میدونم که خیالش راحت شد .)

اینم شعر« خبر داغ»👇

ما هر بار که میایم کوه صفه کلی انرژی میگیریم و بهمون خوش میگذره، تصمیم میگیریم تو هفته یه بار بیایم 😂اما دوباره به فراموشی سپرده میشه .

دوستتون دارم بچه های عزیزم .😘😍

بعدش بهونه هایپر استار گرفتید .اما گفتیم یه روز دیگه که خسته نبودید .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)