یه روز عالی
روز ۱۰ ماه رمضون
جمعه ۳اردیبهشت۱۴۰۰
بید عرب .رحمت آباد
با همراهی مادر و خانواده خاله سمیه .( البته برای ناهار دایی محمد و خانواده اش هم اومدن .با دایی حمید و خانواده )
دانیال برامون صبحانه تخم مرغ و گوجه درست کرد.علی هم گفت خودم تنها میخام غذا درست کنم و نیمرو درست کرد .تماشای گله گوسفندان و بچه های تازه به دنیا اومدشون .
ساره و بابا هم دوچرخه آورده بودن .من( مامان زهرا) برای رفتن سوار شدم و بعد با بابا جا به جا شدیم .ساره هم که میگفت من دوست ندارم بیام حسابی بهش خوش گذشت 😍
مسیح هم کلی آتیش بازی کرد .
شب هم موقع برگشت علویجه بستنی خوردیم .همگی با هم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی