هدیه مخصوص
میخواستم برای علی عزیزم جشن بگیرم برای کلاس اولی شدنش .تنبلی کردم تا شد ۱۷ مهر ماه .عصر یه کیک پختم .از وسط کیک برای علی یه قلب در آوردم و یه شیشه شیر هم بهش دادم ( میدونم که شیر دوست داره و اون هفته داشت به ساره میگفت من دوست دارم تو این لیوان بزرگا شیر بخورم .اون کتاب هم که تو عکس هست( ۳۶۵ جمله طلایی)را از من گرفته.بابا هم از کربلا اون هفته ماشین کوچولو آورده بود
واقعا خوشحال شد و هزار بار از من تشکر کرد .و من را بوسید 💗💗مدل علی فرق داره .برای اون کتاب داستان هم که فقط برای کوچک بودنش دوستش داشت صد بار من را بوسید و گفت ممنون .
قرار بود فرداش تو مدرسه جشن داشته باشن.آشنایی با معلم و جشن قرآن .
این 🖕کتاب قرآن که تزیین کردیم .ساره میگه برای من اینکار را نکردی .بهش میگم شما مدرسه رفتید و مدرسه جشن گرفت .با هم رفتیم مدرسه علی( مامان ،ساره،مسیح)
به علی چینه هدیه دادن و مسیح میخواست بگیره ازش .عصبانی و ناراحت شدن علی و......👇تو این عکس علی ناراحته که مسیح میخواد چینه هاش را بگیره .
کیک هم زیاد بود و به همه رسید 👇