صبر زرد
مسیح عزیزم سلام .امروز 19 آبانه و به قمری (25 ربیع الاول یعنی دو روز دیگه تولد 2 سالگی شماست ).شاید اشتباه کردم و این دو ماه که آبجی ساره کلاس مجازی داشت از شیر دادن به شما لذت نبردم .چون دیگه خیلی سمج شده بودی و من اکثر وقت ها کار داشتم اما تو دوست داشتی شیر بخوری .بعد از کلی درگیری با خودم دیروز صبر زرد استفاده کردم و شما ترک کردی .و حالا دیروز تا حالا من موندم و گریه های خودم و شما و عذاب وجدان برای اینکه نکنه زود بود .چرا تاریخ قمری را ملاک گذاشتم ؟.هنوز یک ماه دیگه وقت داشتی .چرا ؟چرا ؟و چراهایی که باعث سر درد خودم شده .
و اینکه نکنه ساره و علی فکر کنن که چرا مامان بهمون دروغ گفته و تلخ نشده .شاید این حرف درستی نباشه که ما به بچه هامون میگیم و امیدوارم اثر تربیتی اشتباه نداشته باشه ..(وقتی داداش و آبجی پرسیدن که چرا تلخ شده توضیح دادم و گفتم که خدا توی قرآن گفته تا دو سال شیر مادر لازمه و دیگه خوب نیست.)
برای از شیر گرفتن او دو تا هم همین عذاب وجدان ها را داشتم .همیشه فکر می کردم بدون شیر خوردن سختشون میشه اما واقعا دیدم که اون ها زود قبول می کنن و من الان باید محبت کافی به مسیح بکنم .حسابی باهاش خوش بگذرونم که نفهمه عمق فاجعه را😉😉🙂